Perfunctory یک لغت انگلیسی است که به معنای “سرسام آور”، “بیعلاقه” یا “بیتفاوت” به کار میرود. این واژه از لاتین “perfunctorius” گرفته شده است که به معنای “به صورت روتینی” است. تلفظ این لغت به صورت /pərˈfʌŋktəri/ است.
Perfunctory به عنوان صفت استفاده میشود و به کارها یا عملکردهایی اشاره دارد که به سرعت، بدون علاقه یا توجه کافی و به صورت روتینی انجام میشوند. این لغت معمولاً برای توصیف کارهایی استفاده میشود که انجام آنها به صورت مکانیکی و بیانگیزه انجام میشود، بدون اینکه شخص واقعیاً به آن علاقهمند باشد یا تمرکز کند.
برخی مثالهایی از استفاده از لغت perfunctory عبارتند از:
1. “He gave a perfunctory apology without truly meaning it.” (او به صورت سرسام آوری عذرخواهی کرد بدون اینکه واقعاً منظورش را داشته باشد.)
2. “She performed the task in a perfunctory manner, without putting in any real effort.” (او وظیفه را به صورت بیتفاوتی انجام داد، بدون اینکه تلاش واقعیای بکند.)
3. “The meeting was marked by perfunctory discussions and a lack of meaningful engagement.” (جلسه با بحثهای سرسام آور و عدم مشارکت معنادار مشخص شد.)
مترادفهایی برای perfunctory عبارتند از: cursory، superficial، mechanical، routine و indifferent. متضادهایی شامل: thorough، diligent و attentive میشوند.
اولین مورد استفاده از این لغت در ادبیات و نوشتههای انگلیسی به طور کامل مشخص نیست، اما از قرن هجدهم به بعد در متون ادبی و غیرادبی به کار رفته است.
در مورد گرامری، perfunctory یک صفت است و میتواند قبل یا بعد از اسم قرار بگیرد. به عنوان مثال: “a perfunctory response” (پاسخی سرسام آور) یا “a response that was perfunctory” (یک پاسخی که سرسام آور بود). همچنین، میتوان از قید “perfunctorily” برای توصیف عملکرد به صورت سرسام آور استفاده کرد، مانند “He performed the task perfunctorily” (او وظیفه را به صورت سرسام آوری انجام داد).