Decadence یک لغت انگلیسی است که در فارسی به معنای “زوال”، “فساد”، “نابودی”، “تباهی” و “سقوط” استفاده میشود. تلفظ این لغت به صورت /dɪˈkeɪdəns/ است.
Decadence در مفهوم عمومی به وضعیتی اشاره میکند که در آن یک فرهنگ، جامعه یا سازمان به دلیل فساد، نابودی اخلاقی، تباهی فرهنگی یا سقوط از ارزشها و ایدهآلهای خود، به وضعیت نامطلوبی رسیده است. این مفهوم معمولاً با تنبلی، تجملگرایی، بیاخلاقی، تراژدی و تنزل فرهنگی در ارتباط است.
Decadence در ادبیات و هنر نیز به یک جریان فرهنگی اشاره میکند که در قرن نوزدهم در اروپا شکل گرفت. این جریان با تمرکز بر تجربههای حسی، تجملگرایی، تراژدی و تمایل به نشان دادن فساد و زوال اجتماعی شناخته میشود. نمونههایی از ادبیات دکادانس شامل آثار نویسندگانی مانند چارلز بودلر، آرتور ریمبو و اوسکار وایلد است.
در گرامر، Decadence یک اسم است که معمولاً با حرف تعریف “the” همراه میشود، مانند “the decadence of society” (فساد جامعه) یا “the decadence of art” (زوال هنر). همچنین، این لغت میتواند به صورت صفت نیز استفاده شود، مانند “decadent society” (جامعه فاسد) یا “decadent art” (هنر تجملگرا).
مترادفهای Decadence عبارتند از: decline، deterioration، corruption، degeneration و decay. از سوی دیگر، متضادهای آن شامل: progress، advancement و improvement میشوند.
ریشه شناسی این لغت به زبان لاتین برمیگردد. Decadence از واژهی لاتین “decadentia” به معنای “فساد” و “تباهی” گرفته شده است.
اولین مورد استفاده از این لغت در ادبیات به قرن نوزدهم برمیگردد، اما مفهوم آن در طول تاریخ در حوزههای مختلفی مانند فلسفه، اجتماعشناسی و هنر مورد استفاده قرار گرفته است.
برای مثال، در یک جمله میتوان گفت: “The city’s decadence was evident in its crumbling infrastructure and rampant corruption” (فساد شهر در زیرساختهای خراب شده و فساد روزافزون قابل مشاهده بود).